به گزارش مشرق، کانال تلگرامی مطالعات رسانه های بین المللی به نقل از اکونومیست نوشت:
خلاصه:
بر اساس تحلیل نشریه اکونومیست، انتشار سند راهبرد امنیت ملی دولت ترامپ موجی از نگرانی در میان متحدان بهویژه اروپا ایجاد کرده است. این سند «مهاجرت گسترده» را به عنوان بزرگترین تهدید غرب معرفی میکند و متعهد به حمایت از احزاب دستراستی پوپولیست در اروپا برای «امنسازی مرزها» شده، در حالی که حتی به امکان تهدیدآمیز بودن روسیه اشارهای نمیکند. همچنین اعلام شده آمریکا برای حفظ برتری خود در نیمکره غربی، نیروهایش را مستقر خواهد کرد که میتواند در آمریکای لاتین با واکنش منفی مواجه شود. در قبال آسیا اما این سند نسبت به گذشته موضع کموضوحتری در مورد چین اتخاذ کرده است. گزارش میگوید ترس متحدان این است که دولت در جهت مندرج در این سند حرکت کند، اما شواهدی مانند «نوشته شدن عجولانه» سند و آشنایی ظاهری محدود رئیسجمهور با محتوای آن، نشان میدهد که این لزوماً دیدگاه نهایی و ثابت دولت نیست.
چکیده راهبردی (بخشهای مهم):
جهان دارد به شنیدن اخبار شگفتانگیز از واشنگتن عادت میکند. راهبرد امنیت ملی دولت ترامپ که بهگونهای ناگهانی در میانه شب چهارم تا پنجم دسامبر روی پایگاه اینترنتی آن قرار گرفت، بار دیگر بسیاری از سیاستگذاران، بهویژه در اروپا، را به هراس انداخت. آنها تا چه اندازه باید نگران باشند؟ افسوس که پاسخ، بسیار است.
سیاست خارجی آمریکا، اگرچه هنوز مورد بحث است، بیشتر احتمال دارد به سوی جهتی بدتر حرکت کند تا بهتر. دلیل دوم نیز روش نابسامانی است که این سیاستها در آن ساخته میشوند. این وضع به آن معناست که متحدان نمیتوانند به هیچ سخنی، حتی اگر از سوی خود رئیسجمهور دونالد ترامپ باشد و قطعاً نه از سوی درباریان ستیزهجوی او، تکیه کنند.
این نوشتار سیودو صفحهای، بهره زیادی برای هشدار دادن به دیرینهترین و نزدیکترین دوستان آمریکا فراهم میآورد. آنچه در این سند آمده، بزرگترین تهدید برای غرب را «کوچ گسترده مردمان» مینامد. این سند حتی به امکان تهدیدآمیز بودن روسیه نیز اشارهای نمیکند.
دیگر منطقههای جهان نیز دلیلی برای نگرانی دارند. راهبرد امنیت ملی اعلام میکند که آمریکا نیروهایش را جابجا خواهد کرد تا اطمینان یابد که در نیمکره باختری برترین باقی میماند. این کار در آمریکای لاتین بسیار بد دریافت خواهد شد. این قاره هنوز از کارزارهای سده بیستم آمریکا برای دخالت سیاسی و دیپلماسی زورگویی دریایی ناخشنود است.
در زمینه آسیا، تصویر رنگآمیزتر است.
این سند در برابر تهدید چین، بسیار ناروشنتر از راهبرد امنیت ملی دولت نخست ترامپ در سال ۲۰۱۷ است. اندیشه رسمی کنونی به نظر میرسد با انگیزه بازرگانی و خواست پاسداری از یک نشست سران برنامهریزی شده آوریل میان آقای ترامپ و شی جین پینگ، رهبر چین، راهبری میشود. خبر اینکه آمریکا به شرکت انویدیا اجازه میدهد یکی از تراشههای پیشرفتهتر خود را در چین بفروشد، نشان میدهد که دولت آماده است بخشی از برتری فناورانه خود بر چین را در برابر خوشرویی، هرچند زودگذر، از دست بدهد. خوشبختانه، راهبرد امنیت ملی، پیمان آمریکا برای بازداشتن هرگونه حمله به تایوان را تازه میکند؛ پیمانی که برخی از سست شدن آن میترسیدند. ولی چه کسی میتواند از ارزش این اطمینانبخشی آسوده باشد؟
هراس در میان همپیمانان آمریکا این است که دولت راستا دارد در همان جهتی که راهبرد امنیت ملی ترسیم میکند، حرکت مینماید. واشنگتن آکنده از گمانهزنیهایی است که آن دسته از چهرههای درونی که بیشترین پشتیبانی را از همپیمانان آمریکا دارند، در حدود یک سال آینده کنار خواهند رفت.
مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، از جمله آنهاست. در همین حال، چهرههای رادیکالتر جنبش «آمریکا را بزرگ کن» اوجگیرنده هستند. نگارش شتابزده و سهلانگارانه این راهبرد نشان میدهد که این سند، برخلاف روال معمول یک راهبرد امنیت ملی، دیدگاه استوار و یکپارچه دولت نیست. افزون بر این، دیدگاه رییس خود مجموعه نیز باید سنجیده شود. هنگامی که در هشتم دسامبر از آقای ترامپ درباره این راهبرد پرسیده شد، او در لحظههایی ناآشنا با درونمایه آن به نظر میرسید. او بهگونهای آشکارا کردارگذار است و بارها دیدگاه خود را دگرگون میکند. نوشتهای که شاید آن را نخوانده باشد، سنجهای اطمینانبخش برای آنچه انجام خواهد داد نیست. اما امید، یک راهبرد نیست. برای دوستان آمریکا بهتر است که برای بدترین رویدادها برنامهریزی کنند.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.




